چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟

عنوان:  چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟

مؤلف:  مدرسه‌ی زندگی (+) [گروه نویسندگان]

زیر نظر:  آلن دو باتن (+)

مترجم:  الناز عظیمی

ویراستار:  علی معتمدی

نوبت چاپ:  دوم

تعداد صفحه:  96

قطع:  پالتویی (12 در 19 سانتی‌متر)

نوع جلد:  نرم (شومیز)  /  نوع کاغذ: تحریر 70 گرم

شابک:  9-5-۹6005-۶22-۹۷۸

قیمت:  24000 تومان

درباره‌ی کتاب:

ما نمی‌توانیم عاشق هر کسی بشویم.

کتاب چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟ از مجموعه‌ی مدرسه‌ی زندگی قصد دارد تا شما را با مفهومی به نام رابطه‌ی روانشناختی آشنا کند و سعی بر این دارد تا با استفاده از بهترین تعلیمات روانشناسی برای امر پیچیدۀ یافتن و حفظ عشق راه حلی مناسب ارائه دهد.

برجسته‌ترین جنبه‌ی غریزه در امر عشق وسواس آن است. ما نمی‌توانیم عاشق هر کسی شویم؛ ما تحت هدایت شدید ”سنخ“ (type) خود هستیم. شاید بسیاری از گزینه‌های خوبی را که به ظاهر عالی به نظر می‌آیند رد کنیم و در توضیح کاستی‌های آن‌ها تنها بتوانیم آرام و زیر لب بگوییم: مناسب من نیست. در مقابل، ممکن است به دلایلی کاملاً فرای اختیار آگاهانه‌مان شدیداً جذب گزینه‌های دیگری شویم که چندان مناسب ما نیستند.

بنابراین با توجه به مطالب گفته شده حال این سوال در ذهن شما نقش خواهد بست که، واقعاً چرا ما عاشق افرادی بخصوصی می‌شویم و گزینه‌های دیگر را رد می‌کنیم؟ چرا این ”سنخ“ را داریم، نه سنخ دیگری؟ چه عواملی بر انتخاب‌های ما تأثیر می‌گذارند؟

در روابط عاشقانه، غریزه پررنگ‌ترین نقش را ایفا می‌کند و احساس عاشق بودن پایه‌ای موثق و اعلاء برای یک زندگی زناشویی موفق پنجاه ساله یا طولانی‌تر تلقی می‌شود، نه حماقتی گذرا. اما بروز این احساس کمی مرموز به نظر می‌رسد و کسی نمی‌تواند آن را پیش‌بینی یا تعدیل کند و یا به اراده تجربه‌اش کند. این احساس با حضور فردی خاص و به دلایلی فراتر از درک آگاهانه‌مان به فرد دست می‌دهد. فردی که عاشق می‌شود مجموعه‌ای از علائم را در خود می‌بیند که در ادبیات و هنر به وفور توصیف شده‌اند؛ تپش قلب بالا، غلیان احساسات نسبت به ”آن فرد خاص“، بی‌خوابی، میل به صحبت درباره‌ی معشوق، تمایل به گوش دادن به موسیقی، و رفتن به دل طبیعت با ”آن فرد خاص“.

اعتقاد رمانتیسم به قدرت جذب غریزی در برخی موارد حزن‌آور و در برخی موارد وجدآور اما، در کل، فوق‌العاده مشکل‌ساز بوده است. عاقبت زندگی افراد، در مقایسه‌ با امیدی که به عشق دارند، می‌تواند سخت ناامیدکننده باشد. پس با توجه به آمار طلاق و ازدواج‌های ناموفق، به این نتیجه باید رسید که غریزه‌ی خام به‌ تنهایی نمی‌تواند روش موثق و اعلایی برای یافتن شریک زندگی مناسب باشد.

 

مجموعه‌ی مدرسه‌ی زندگی (The School of Life) به سر گروهی و با نظارت آلن دوباتن (Alain de Botton) در کتاب چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟ (How to Find Love) حال قصد دارد تا به تمام سوالات ذهنی شما پاسخ داده و شرح خواهد داد که چطور احساسات عاشقانه در وجود افراد شکل می‌گیرد. چطور این احساسات گاهی تبدیل به شیفتگی می‌شوند و از دست آن‌ها نمی‌توان خلاصی پیدا کرد و این که چطور می‌توان بالغانه با احساسات عاشقانه‌ای کنار آمد که بسیاری اوقات انتخاب‌های درستی نیستند و تنها از سرخوردگی‌های کودکی ما نشات می‌گیرند.

 

در بخشی از کتاب چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟ می‌خوانیم:

یکی از قوی‌ترین نیروهای موجود در عشق غریزه‌ی تکامل است. هیچ‌یک از ما اساساً کامل نیستیم: در شخصیت‌مان طیفی از کاستی‌های فیزیکی و روانی داریم. شاید فاقد ویژگی‌هایی همچون متانت، خوش‌ذوقی، مهارت، ذکاوت، قدرت یا حساسیت باشیم. انگار در نقطه‌ای از وجود خود نقصی را کشف کرده‌ایم و هرگاه نزدیک فردی می‌شویم که ویژگی مکمل ما را دارد مجذوب او می‌شویم و سعی می‌کنیم از طریق عشق نقص‌مان را رفع و خودمان را کامل کنیم.

از آن جا که نواقص ما کاملاً متفاوت از یکدیگر است، بدیهی است که هر کدام جذب افراد متفاوتی می‌شویم. یک دسته افراد مشخصاتی دارند که ما را جذب نمی‌کند، چرا که خودمان هم همین مشخصات را به وفور در خود داریم. مثلاً به کسی که به اندازه‌ی خودمان آرام است نیازی نداریم؛ چراکه در این صورت زندگی‌مان وارد سکون هراس‌آوری می‌شود. بلکه به جای آن نیاز به کمی نوآوری و بی‌پردگی داریم. علایق ما به تناسب نقص‌هایمان متفاوت و متنوع است.

این ساز و کار مجذوبیت در عشق شبیه ساز و کار مجذوبیت به سبک‌های معماری و طراحی است. در انتخاب ساختمان‌ها و طراحی داخلی هم با غریزه‌ی تکامل عمل می‌کنیم. مکان‌هایی که ”زیبا“ می‌دانیم هم (مثل کسانی که ”جذاب“ می‌دانیم) غالباً دارای مشخصاتی هستند که مطلوب ما بوده، اما در زندگی‌مان آن‌ها را کم داریم. این دو ساختمان کاملاً متفاوت را در نظر بگیرید. به احتمال زیاد، بر اساس مشخصه‌ای که حس می‌کنیم به قدر کافی در خود نداریم، مجذوب یکی از این دو ساختمان می‌شویم. افرادی که دچار کمبود سرزندگی، هیجان، و تجملات هستند و زندگی بی‌روح و ملالت‌آوری دارند، احتمالاً جذب کلیسای پیترزکرچ ویَن می‌شوند. و کسانی که از فرط کمبود آرامش، وحدت درون، و آسودگی خاطر در اضطرابند، و ذهن آشفته، مشغله، و تنش زیادی دارند، مجذوب سادگی کلیسای سن مورتز آوگسبرگ می‌شوند.

 

واقعاً چرا عاشق افرادی بخصوصی می‌شویم و گزینه‌های دیگر را رد می‌کنیم؟ چرا این ”سنخ“ را داریم، نه سنخ دیگری؟ چه عواملی بر انتخاب‌های ما تأثیر می‌گذارند؟

 

آیا این کتاب مناسب شماست؟

اگر مایلید پاسخ سؤال بالا را بدانید و بفهمید که چرا ما جذبِ افراد بخصوصی می‌شویم (نه هر کسی)، این کتاب به درد شما می‌خورد. و اگر مایلید بعد از یافتن پاسخ این سؤال، این را هم بدانید که علت بعضی از رفتارهای غیرطبیعی و هیجانی خودتان یا شریک زندگی‌تان چیست، مباحث بخش چهارم این کتاب می‌تواند برای شما راهگشا باشد.

 

فهرست مطالب

مقدمه: از منطق تا غریزه

چرا عاشق افراد بخصوصی می‌شویم

  •  غریزه‌ی تکامل
  •  غریزه‌ی تأیید شدن
  • غریزه‌ی آشنایی

مشکل کسانی که جذب‌شان می‌شویم

  • مشکل غریزه‌ی تکامل
  • مشکل غریزه‌ی تأیید شدن
  • مشکل غریزه‌ی آشنایی

اصلاح غریزه‌های مشکل‌ساز

  • اصلاح غریزه‌ی تکامل
  • اصلاح غریزه‌ی تأیید شدن
  • اصلاح غریزه‌ی آشنایی

موانع یافتن عشق

  • چالش عشق دوطرفه
  • ترس از خوشبختی
  • دلبستگی
  • ناتوانی در درک او
  • کمبود اعتماد به نفس در اغواگری
  • بی‌صبری

کلام آخر: واقع‌بینی

  • کژرفتاری و خیال‌پردازی
  • «به قدر کافی خوب» و گاهی نفرت‌انگیز

 

»»»  برای خریدِ باتخفیفِ این کتاب پیشنهاد می‌کنیم به فروشگاه اینترنتی 30بوک مراجعه کنید.

 

»»»  برای خرید نسخه‌ی الکترونیک این کتاب پیشنهاد می‌کنیم به  کتابراه  یا  طاقچه  مراجعه کنید.