مترجم: علی معتمدی / مرجع: The Book of Life / زمان تخمینی مطالعه: ۴ دقیقه

ما در مواجهه با خطرات، قابلیت سازگاری خود با شرایط جدید را فراموش می‌کنیم. با تکرار این فراموشی‌ها کم‌کم ترس ما را می‌گیرد. زندگی‌مان تحت سیطره‌ی ترسِ از دست دادن یا نرسیدن به چیزی‌هایی قرار می‌گیرد که اگر هم نمی‌بودند خللی به زندگی‌مان وارد نمی‌شد.

یکی از عیب‌های بزرگ ذهن ما این است که در شکنندگی و آسیب‌پذیری ما اغراق می‌کند؛ زندگی را خیلی بیشتر از آنچه واقعیت دارد برای‌مان سخت و غیرممکن جلوه می‌دهد.

 ما خیال می‌کنیم اگر درآمدمان، منزلت اجتماعی‌مان یا سلامتی‌مان از یک حدّ معینی پایین‌تر باشد دیگر نمی‌توانیم زندگی کنیم؛ یا اگر رابطه‌مان با فلان‌کس قطع شود، یا خانه یا شغلمان را از دست بدهیم روزگارمان سیاه می‌شود.

تأثیر جامعه

فضای تجارت‌پیشه‌ی جامعه مدام این گرایش طبیعی ذهن ما را تحریک می‌کند طوری که هر بار چیزی را که قبلاً جزو تجملات بوده به لیست اقلام ضروری زندگی اضافه می‌کنیم. این ترغیب‌ها و تحریک‌ها تا جایی پیش می‌رود که احساس می‌کنیم واقعاً نیاز داریم که سالی یک دفعه برویم اسکی، صندلی گرم‌کن برای ماشینمان بخریم، پروازمان بیزینس‌کلاس باشد، همان ساعتی را داشته باشیم که فلان رهبر ارکستر معروف دارد یا یک یخچال بزرگ‌تر، یا دوستان بیشتر، یا یک بدن عضلانی و سالم، یا یک رابطه‌ی عاشقانه با تجربه‌های شیرین جنسی.

اما نیازهای اصلی ما خیلی ساده‌تر از اینها هستند. در واقع، می‌توانیم با کمتر از اینها زندگی خوبی دست و پا کنیم، نه فقط در زمینه‌ی امکانات بلکه در تمام حوزه‌های زندگی. مسئله خواستنِ ما نیست، بلکه توانستن است که قطعاً می‌توانیم. ما می‌توانیم با درآمد کمتر از این هم بسازیم، می‌توانیم کمتر دنبال شهرت برویم، کمتر دنبال عمر دراز باشیم، و حتا می‌توانیم با تنهایی کنار بیاییم. از همه‌ی اینها شدیدتر، حتا می‌توانیم با مرگ هم کنار بیاییم؛ مرگ همین حوالی است.

اما ما در مواجهه با خطرات، قابلیت سازگاری خود [با شرایط جدید] را فراموش می‌کنیم. با تکرار این فراموشی‌ها کم‌کم ترس ما را می‌گیرد. زندگی‌مان تحت سیطره‌ی ترسِ از دست دادن یا نرسیدن به چیزی‌هایی قرار می‌گیرد که اگر هم نمی‌بودند خللی به زندگی‌مان وارد نمی‌شد.

دایناسور - سازگاری با شرایط جدید

شیوه‌ی سِنِکا

یکی از فیلسوفان روم باستان به نام سِنِکا کسب‌وکار موفقی در زمینه‌ای که امروزه به آن سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی کارآفرینی می‌گوییم داشت. او مالک ویلاهای زیبا و اسباب و اثاثیه‌های مجلل بود. اما خودش را عادت داده بود که هر از چندگاهی در فضای بیرون خانه و روی زمین بخوابد و فقط نان بیات بخورد و آب ولرم بنوشد. او با این کار به خودش یادآوری می‌کرد اگر روزی تقریباً همه‌چیز خود را ببازد قرار نیست دنیا برای او به آخر برسد. با این روش، او خودش را از ترس بلای ناگهانی خلاص می‌کرد و به اطمینان خاطر ژرفی دست می‌یافت. او هیچ‌وقت چندان نگران این نبود که اگر در معامله‌ای ضرر کند چه بلایی سرش خواهد آمد، چون در بدترین حالت می‌رفت کف آشپزخانه و کنار سبد سگش می‌خوابید که ـ در مجموع ـ بد هم نبود.

سنکا فیلسوف روم - سازگاری با شرایط جدید

 سِنِکا آغازگر یک جنبش مهم بود. وقتی پیوسته به خودمان یادآوری کنیم که می‌توانیم با هر شرایطی بسازیم، یعنی توانایی آن را داریم که هر بحرانی (مثل اخراج شدن از محل کار، ازدست دادن شریک زندگی، رسوایی در مقابل دوست و آشنا، یا بیماری) را مدیریت کنیم ــ جرأت و جسارتمان بیشتر می‌شود چون متوجه می‌شویم خطراتی که ممکن است برای‌مان اتفاق بیفتد آنقدری که فکرش را می‌کنیم بزرگ و نگران‌کننده نیستند.

نقش فرهنگ

در حالت آرمانی، فرهنگ ما نباید مدام داستان‌های از فرش به عرش رسیدن را برای‌مان تعریف کند. فرهنگ فعلی به صورت ناشیانه تلاش دارد روحیه‌ی ماجراجویی و خطرپذیری را به ما تحمیل کند در صورتی که به جای آن باید سعی کند فشار را از روی ما بردارد و داستان‌های مناسب‌تری تعریف کند.

فرهنگ ما باید همواره به شکل جذاب و پُرکشش قصه‌های از عرش به فرش رسیدن را تعریف کند؛ در این قصه‌ها آدم‌ها ثروت‌شان، شریک زندگی‌شان، و پایگاه اجتماعی‌شان را از دست می‌دهند اما سرانجام با شرایط جدید کنار می‌آیند. آدم‌هایی را به تصویر می‌کشد که کارشان از زندگی در پنت‌هاوس به یک کلبه‌ی محقر می‌کشد اما در همین کلبه با باغچه‌ی کوچک خود و غذای ساده اوقات خوشی دارند.

سازگاری با شرایط جدید - جسارت

البته فرهنگ ما نباید این الگو را تبلیغ و توصیه کند، بلکه باید با روایت‌های خود فشار را از روی ما بردارد تا بتوانیم از دست این ترس‌های عمیق اما بی‌جا که انگیزه‌ی تلاش کردن و موفق شدن را از ما گرفته‌اند رها شویم.


همرسانی: